ده مرد و یک زن به طنابی آویزان بودند
طناب تحمل وزن یازده نفر را نداشت
باید یک نفر طناب را رها میکرد وگرنه همه میمردند
زن گفت:من در تمام عمرم همیشه عادت داشتم که که داوطلبانه خودم را وقف فرزندان و همسرم کنم و در مقابل چیزی طلب نکنم
من طناب را رها میکنم چون به فداکاری عادت دارم
در این هنگام مردان سخت به هیجان آمدند و شروع به کف زدن کردن
*
*
*
*
*
*
مردن دیگه زیادی به هیجان میان