به غروب سیزده به در فکر کنین>>>>>>>>>>
ستاد زهر مار سازی تعطیلات نوروزی
مذکر عزیز لطفا فقط مرد باش!
دنیا فقط به مرد بودنت احتیاج داره!
مرد باش نه فقط با جسمت!
مرد باش با نگاهت با احساست...
مردونه حرف بزن مردونه راه برو مردونه بخند مردونه گریه کن
مردونه عصبانی شو مردونه ببخش
مرد باشو هیچوقت نامردی نکن
مخصوصا در مورد کسی که باورت کرده بهت اعتماد داره
و از همه مهمتر بهت تکیه کرده........
*عاقد سر سفره ی عقد:عروس خانم وکیلم؟_پ ن پ دکتری آوردیمت سطح مجلس بره بالا!
* تو اتاق عمل نوزاد تازه به دنیا اومده به دستیارم میگم چاقو رو بده.میگه :میخوای بند نافو ببری؟
پ ن پ میخوام رقص چاقو کنم از مامان بچه شاباش بگیرم!
*رو دیوار مارمولک بود داداشم دیده میگه: مارمولکه؟پ ن پ سوسماره معتاد شده به این روز افتاده ببین عبرت بگیر!
*خواهرم داشت مسواک میزد...
بهش میگم داری مسواک میزنی؟میگه آره
میگم با خمیر دندون؟میگه آره
گفتم خاک توسرت این همه بهت فرصت پ ن پ دادم استفاده نکردی
*به بابام میگم سوئیچ ماشینو بده میگه میخوای جایی بری؟
میگم بله پدر عزیزم(ستاد مبارزه با فتنه ی پ ن پ)
گریه ها دارم ز کار خویشتن مانده ام اندر حصار خویشتن
وای کسی باور ندارد حال من بیقرارم بیقرار خویشتن
هر کسی شد آشنا بادرد دل رفتو ماندم بر مزار خویشتن
ابر سرگردانم ای نسیم میگریزم از کنار خویشتن
آفتی افتاده بر جانو دلم پیچیدم در تارو پود خویشتن
از نوروز می آموزیم که هیچوقت کسی را نا امید نکنیم
شاید امید تنها دارایی اش باشد
وقتی که دنیا دود شد شاید فراموشت کنم
کاشانه ام نابود شد شاید فراموشت کنم
*
آسان ز دستت داده ام باشد به این هم راضیم
وقتی که اشکم رود شد شاید فراموشت کنم
*
هرگز ز دستت این چنین سیلی به احساسم نخورد
باشد بزن بد تر بزن اما به دستانت قسم وقتی که تارم پود شد
شاید فراموشت کنم......
*خنده ی تلخ من از گریه غم انگیز تر است کارم از گریه گذشته به همین میخندم........
*زندگی دو چیز به من آموخت :آرزوی مرگ و مرگ آرزو....
*همیشه یادت باشه تا خاک نشدی خاکی باش
*تصمیم گرفتم کمیاب شوم شاید دلی برایم تنگ شودولی افسوس فراموش شدم
*خواستم چشمانش را از پشت بگیرم دیدم طاقت اسم هایی را که میگوید ندارم.
عصر یک جمعه ی دلگیر دلم گفت بگویم/// بنویسم
که چرا عشق به انسان نرسیده ست
چرا اب به گلدان نرسیده ست
و هنوزم که هنوز است غم عشق به پایان نرسیده ست
بگو سعدی دلخسته ز شیراز بیاید بنویسد که هنوزم که هنوز است
چرا یوسف گم گشته به کنعان نرسیدست و چرا کلبه ی احزان به گلستان نرسیدست
عصر این جمعه ی دلگیر وجود تو کنار دل هر بیدل آشفته شودحس
تو کجایی گل نرگس؟
من آن مرغ غزل خوانم که صیاد
ربود از جمع مرغان خوش آواز
پر وبالم بریداما به هر شب
هزاران بینم خواب پرواز
مهدی سهیلی
-موبایل ساعتی است که آهنگ هم پخش میکند و توقع بیشتر از این وسیله موجب افسردگی است .
-ماکارونی عزیز
با سلام
لطفا از قیمه یاد بگیر اونم مثل تو نارنجیه اما دور دهنمونو به شعاع 5سانت رنگ آمیزی نمیکنه
-آدم ها به غیر از کودک درون قورباغه ی درون هم دارند که قبل از غذا صداش در میاد
-آیا میدانستید انسان هایی که بیشتر عمر میکنند دیر تر میمیرند ؟؟؟؟ نه خدایی میدونستید؟؟ اعتراف کنید که نمیدونستید